روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

روشا بهترین لبخند خدا

تولد هر انسان لبخندی از سوی خداست و

😘تو😘

زیباترین لبخند خدایی 

بازگشت قهرمانانه

چیزی به سالگرد ازدواج مامان و بابا نمونده  از زمانیکه اینستاگرام اومده، مامان مشغول صفحه روشا یدونه ما، تو اینستاگرام شده و به این وبلاگ سر نمی زنه  امروز تصمیم گرفتم هر چند وقت یک بار پستی رو اینجا بگذارم تا بماند یادگار.... از طرف بابا محمد  14000505😉 ...
5 مرداد 1400

4سال و 7- 4سال و 8 - 4سال و 9 ماهگی یدونه

از ترس گربه قیافت این شکلی شده.   دلفیناریوم برج میلاد با ترنم و تبسم و نگارجون و پارسا جون 55ماهگی دریاچه شورمست با سهند جون ساحل محمود آباد تولد دوست مامان هاجر جون . وقتی برگشتیم میخواستی برای بابا تعریف کنی  که کجا رفته بودیم گفتی بابا نمیدونم دوست مامان هاوج بود هارج بود نمیدونم چی بود رفته بودیم اونجا. با آروشا جون تعارف و رودربایسی برای رقصیدن هیراد ، روشا جونم،آروشا ، هانا، عرفان نهمین سالگرد ازدواج مامان و بابا تا زمانی که بابا بیاد یه جای خونه یه ژست میگرفتی تا ازت عکس بندازم . طالقان ...
3 آبان 1395

4 سال و 3 ماهگی - 4 سال و 4ماهگی - 4 سال و 5 ماهگی -4سال و 6ماهگی

سلام  به یدونه دخترم   این روزها ، روزهای پر کاری رو میگذرونم خوشحالم که که بیشتر وقتم صرف زندگی واقعیمون میشه  ، صرف خود واقعی ات  و روزهای آخر شیرین زبونی های کودکیت.  ولی  هرگز  از ثبت خاطراتت توی دنیای مجازیمون غافل نیستم هر چند دیر و کم . هر از گاهی به وبلاگت سر میزنم و  عکسها و خاطراتت رو مرور میکنم و  دلم پر میکشه برای اون روزها  و شب که بابا اومد مشینیم و یاد اون موقع ها میکنیم که روشا یادته نی نی بودی به پرتقال میگفتی پورتا پورتا  به نقاشی میگفتی ننکاشی  به همه خوراکی ها میگفتی مینا مینا و ... و بعد کلی از بودنت ذوق میکنیم و بوس بارونت میکنیم و بعدش با ...
29 تير 1395

48 ماهگی - تولد چهار سالگی - 4 سال و 1 ماهگی - 4 سال و 2 ماهگی

سلام به روشا جونم حسابی از ثبت خاطراتت عقب افتادم  مدتی درگیر تغییر دکوراسیون خونمون بودیم ، تولد نیکا جون و پارسا جون رو داشتیم که کارهای تزییناتشون رو تا یه حدودی من انجام دادم و تولد یدونه خودم که امسال به خاطر اینهمه شلوغی نتونستم تولد خوبی برات بگیرم ولی با همون تولد خودمونی و کوچیک هم کلی سورپرایز شدی و خوشحال بودی . کنسرت کلاس موسیقیت هم که کلی درگیرش بودیم 15 اسفند برگزار شد .بعد از اون ، مشغله های قبل از سال جدید و کلی کار خونه و خرید که همگی باعث شدن از آپ کردن وبلاگت جا بمونم .  دی ماه  توی مهدتون جشن پوشاک زمستانه برگزار شد و از ما خواسته بودن که لباسهای بافتنی بچگیتون رو برای نمایشگاه و جشن بیا...
14 فروردين 1395

46 ماهگی - 47 ماهگی

46 ماهگی کلاس موسیقی ، در حال تمرین با سحر جون 47 ماهگی وقتی حوصله عکاسی نداشته باشی جشن آرزوها در مهد کودک فودلند اولین برف زمستانی 94 یک شب تصمیم گرفتیم با بابا بریم هرجایی که قبل از بدنیا اومدن شما رفتیم یا ازشون خاطره داریم پیشنهاد اول من تالار عروسیمون بود که بابا خیلی موافق نبود  و میگفت الان زوده  و بذاریم کمی بزرگتر بشی  ولی  با اصرار من  رفتیم داخل و گفتیم میخواهیم تالار عروسیمون رو دخترمون ببینه . کمی تغییر کرده بود ولی باز میشد  خاطره اون شب خوب رو زنده کنیم  وچند تا عکس  ...
19 دی 1394