اولین های تکرار نشدنی
اولین های تکرار نشدنی
این پست شامل همه اولین هات میشه اولین هایی که برامون خیلی مهم و با ارزش بود و دیگه تکرار نمیشه اولین جاهایی رو که رفتی ، اولین هدایا، اولین عید ها رو در پست های قبلی وبلاگت گذاشتم و دیگه تکرار نمیکنم . بعد از دو سالگیت به مناسبت هر ماهگردت یک پست کامل از اتفاقات اون ماه برات میزارم و دیگه روز به روز و هفته به هفته مطلبی توی وبلاگت نمیزارم و بیشتر وقتم رو برای خود خودت و کارهای مهمی که تصمیم دارم انجام بدم میزارم . دیگه وقتشه که هر دومون بعد از دو سال، زندگی رو جور دیگه ایی تجربه کنیم و رنگ تازه ایی به زندگیمون بدیم و از زندگی مجازیت کمی فاصله بگیریم و درگیر واقعیت ها بشیم .
اولین چرخش و غلت : ٣ ماه و ١٤ روزگی
اولین باری که با کمک نشستی: ٦ ماه و ٩ روزگی
اولین باری که بدون کمک نشستی : ٧ ماه و ٢٠ روزگی
اولین سینه خیز رفتن : ٦ ماه و ٢٧ روزگی
اولین چهار دست و پا رفتن : ٧ ماه و ٢٤ روزگی
اولین قدم : ٩ ماه و ٢٦ روزگی
اولین جشنی که برات گرفتیم به مناسبت نیم سالگیت بود
جشن دندونی که به خاطر اولین دندونی که در ٧ ماه و ٥ روزگیت در اوردی
اولین یلدا
اولین تولد
جشن قدم به خاطر اولین قدم های کوچیکت
اولین روز عشقی که در کنارمون بودی
آخرین چهارشنبه سال ١٣٩١
نيما يوشيج در يك سالگي فرزندش نوشت: پسرم!يك بهار،يك تابستان،يك پاييز و يك زمستان را ديدي!!! از اين پس همه چيز جهان تكراريست ؛ جز "مهرباني"
بهتون سر میزدم میدیدم پستی نزاشتی گفتم شاید آقای پدر اومدن و سرتون گرمه ولی پنجشنبه سمیه رو خونه مامانم دیدم حالتون رو پرسیدم به نظر من رادین خیلی شبیه آرشیداست ولی سمیه میگه نه .
اینطوری نیست؟