تور عروسی مامانی
امروز داشتم چمدونمون رو مرتب میکردم و وسایلی که از داخل چمدون برداشته بودم برای اینکه چمدون خالی بشه برای مسافرت رو دوباره سر جاش میزاشتم و وسایلی که لازم نداریم رو تو چمدون میزاشتم و یکهو چشمم به تور سر عروسیم افتاد تقریبا هر موقع چمدون رو باز میکنم و تورم رو میبینم رو سرم میزارم مامانیت کمی احساساتی و خیلی به نگه داشتن خاطرات علاقه داره و هر موقع تورعروسیمرو میبینم یاد شب عروسی بابابابی و خاطرات خوشمون میوفتم ولی اینبار به جای اینکه تور رو سر خودم بزارم رو سر شما گذاشتم. ان شا الله عروسی خودت و لباس عروسی خودت فرشته کوچولوی مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی