بشکن بشکنه
چند وقتی بود یاد گرفته بودی میرفتی سر وقت کمد ظرفها فقط بلد بودی درشو بازو بسته کنی ولی چند روزه پیش یاد گرفتی از توش ظرف هم دربیاری به بابایی گفتم دستگیره کمد رو دربیار گفت نه نمیخواد چسب میزنیم ولی ظاهرا چسب رو برای خودمون زدیم چون با ناخن و دندون افتادی بجونش و کندی برای همین منم چسب رو کندم که خدای نکرده نخوریش امروز تا یه کم ازت غافل شدم دیدم دو تا استکان در اوردی زدی زمین شکوندی اون یکی هم تو دستت بود بغلت کردم که نری رو ی خورده شیشه اون یکی رو هم از دستت پرت کردی و لب پر شد منم گذاشتم توی اتاقت نیای بیرون تا جارو کنم فکر کردی تنبیه شدی انقدر گریه کردی تا آب از بینی و چشمت راه افتاد خیلی دلم برات سوخت بغلت کردم تا آروم بشی
.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی