اولین جلسه کلاس خلاقیت
روشا جونم امروز دوشنبه 9 بهمن اولین جلسه کلاس خلاقیتت توی موسسه اردیبهشت بود از دیشب ذوق داشتم فکر میکردم دارم میبرمت مدرسه لباساتو آماده کرده بودم بهمون گفته بودن برات لباس راحتی و پاپوش استوپ دار بیاریم تا روی سرامیک سر نخورید همه وسایلت رو آماده کردم صبح هم ساعت 10 بیدارت کردم یه صبحونه حسابی بهت دادم و دو تایی رفتیم کلاس اسم خانوم مربیت خاله المیرا بود که خیلی خانوم ناز و مهربونی بود تو کلاس کوچولوترینشون شما بودید که هنوز یکسالت نشده بقیه نی نی ها از یکسال و پنج ماه بودن تا دو سال دوستات تو کلاس بنیتا و زهرا و از پسر ها باراد و کوهیار و پارسا بودن اولش کمی غریبی میکردی و همش نشسته بودی روی پام ولی بعدش شروع کردی دست دستی کردن و بازی با نی نی ها و خاله المیرا هم براتون شعر میخوند و دست میزد و اسباب بازی های مختلف میداد وهمش قربون صدقه چشمای خوشگلت میرفت که رنگ چشمای خودش بود میگفت مهم نیست که موقعی که شعر میخونه و ورزش میکنه حتما نگاش کنید همین که بشنوید تو ذهنتون میمونه کلاست یکساعت بود بعد از کلاسم تو ماشین از خستگی خوابت برد .
زیاد از استخر توپ خوشت نیومد ولی تا دلت بخواد سرسره سواری کردی و کلی ذوق کردی