روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

گذری به آنچه که در این 12 ماه گذشت

1392/1/5 10:41
1,186 بازدید
اشتراک گذاری

از تمام لحظه لحظه های ناب و تکرار نشدنیت عکس و فیلم دارم از بعضی هاشون به خاطر شیطونی های شما فقط فیلم . ولی همشون رو با تاریخ دقیق و ساعت در دفتر خاطراتت و در وبلاگت ثبت کردم نمیدونم در آینده همینطور که برای من ثبت اونها لذت بخش بود برای تو هم ارزشمند هست یا نه . دوباره دوست داشتم اونها رو در یک قالب کلی برات به یادگار بزارم که اگر روزی حوصله خوندن تمام صفحات وبلاگت رو نداشتی که نمیدونم حوصلم تا چه قدر مجال بده و یا تا اون موقعی که من و بابایی از داشتن این وبلاگ تو رو مطلع کنیم صفحات وبلاگت به چند صفحه رسیده باشه حداقل با خوندن این صفحه از وبلاگت،  مهم بودن تمام ثانیه های زندگیت رو برای من و بابا وتمام عشقمون رو متوجه بشی امیدوارم چیزی از قلم نیوفته.

 

از اولین کوتاهی موت عکسی ندارم ولی نمونه مو ت مربوط به بدو تولد و شش ماهگی و یکسالگیت رو نگه داشتم

 

از اولین کوتاهی ناخنت عکسی ندارم ولی نمونه ناخنت رو یادگاری نگه داشتم

 

 اولین اثر پای کوچولوت : بیمارستان لحظه تولد

 

  

 اولین گریه : بیمارستان  لحظه تولدت

 

اولین حمام : در بیمارستان فردای بدنیا اومدنت

 

اولین چکاب :  ٣روز بعد از تولدت پیش دکتر کریم صالحپور اسکویی

 

اولین بیماری :زردی که ٣ روز بعد از تولدت نمایان شد اول ٩/١١ بود بعد به ١/١٠ رسید

 

اولین باری که اسمت رو شنیدی: اسم زهرا تو گوشت صدا شد و اسم روشا در شناسنامه 4 روز بعد از تولدت توسط بابا جون خونه خودمون

 

 

اولین خنده  بی صدا : خونه خودمون در ٩ روزگی

 

 

اولین عید و اولین عیدی : نوروز ٩١ سال نهنگ و دریافت پول از داخل قران از بابا محمد

 

 

اولین سوغاتی : مامان جون اسباب بازی موزیکال که از شمال برات اورده بودن در ٢ ماهگی

 

 

اولین تولد : تولد کسری (پسر دایی روشا ) : ١ ماه و ١٧ روزگی

 

اولین واکسن : واکسن دوماهگی در پایان دو ماهگی

 

اولین دکتر چشم پزشک : در ٢ ماهگی دکتر ایرج احد زادگان

 

اولین پارک : ٢ ماه و ٥ روزگی پارک نهج البلاغه

 

شروع خوردن دست : ٢ماه ١٧ روزگی

 

 

 اولین ماساژ: ٢ ماه و ٢٧ روزگی

 

 

گردنت به طور کامل در ٣ ماهگی سفت شد

 

اولین پیراهن : 3 ماهگی

 

 

 پیدا کردن و کشف دست : ٣ماه و ١٢ روزگی

 

 

چرخش نیمه : ٣ ماه و ١٣ روزگی

 

 

اولین شیر خشک و پایان شیر مامی : ٣ماه و ١٣ روزگی با نان ١ شروع شد و بعد به اس ام ای گلد و اس ام ای پروگرس و آ ال ١١٠ و ببلاک کامفورت رسید

 

 

ًچرخش کامل : ٣ ماه و ٢٥ روزگی

 

 

پیدا کردن پا و گرفتنش توسط دستهای کوچولوت: ٤ ماه و ٢ روزگی

 

 

اولین پارک تنهایی با مامانی و اولین کالسکه سواری : 4 ماهگی پارک نزدیک خونمون

 

 

بازی با اسباب بازی: ٤ ماه و ٦ روزگی

 

  اولین قدم و اولین تاتی : ٩ ماه و ٢٦ روزگی در منزل باباجون که فقط فیلم دارم

 

اولین مسابقه : ٥ ماه و ٢٠ روزگی در فیس بوک مسابقه زیباترین کوچولوی ایرانی که جزء ١٤ نفر اول شدی

 

  اولین مسافرت : قزوین : ٥ماه و ٢١ روزگی

 

خنده برای پاره کردن صدای کاغذ : ٥ ماه و ٢٥ روزگی

 

 اولین کفش : در ٦ ماهگی خریداری شد و در ٨ ماهگی توسط خودت گم شد

 

اولین غذای کمکی : ٦ ماه و ٢روزگی با حریره بادام

 

با کمک مینشستی: ٦ ماه و ١١ روزگی

 

اولین لاک : توسط زن دایی مامانی در ٦ ماه و ١١ روزگی

 

اولین سرلاک: ٦ ماه و ٢١ روزگی با سرلاک گندم و شیر

 

 اولین سینه خیز : ٦ ماه و ٢٣روزگی در منزل بابا جون

 

اولین عروسی : عروسی عمو اسماعیل در ٦ ماه و ٢٧ روزگی

 

اولین سرماخوردگی : در پایان ٦ ماهگی

 

 اولین تولدت : تولد نیم سالگیت

 

 

اولین دندان : دو تا دندون از پایین در ٧ ماه و ٥ روزگی

 

 

اولین دیدار با مامان جون: 7 ماه و 11 روزگی

 

 

به تنهایی میتونستی بشینی: ٧ ماه و ٢٠ روزگی

 

اولین چهار دست و پا رفتن : ٧ ماه ٢٤ روزگی در منزل باباجون (این عکس برای اولین چهار دست و پات نیست  برای تقریبا آخراشه)

 

 

تنهایی سرپا میشی : ٧ ماه و ٢٥ روزگی

 

  

اولین خرید تنهایی با مامان: ٨ ماه و ٨ روزگی مرکز خرید تیراژه

 

دالی بازی : از اواخر ٨ و اوایل ٩ شروع کردی

 

 

 

قر دادن و نانای نانای : از ٩ ماهگی شروع کردی ( این عکس مربوط به اولین نانای نانایت نیست)

 

 

تنهایی از تخت میای پائین : ٩ ماه و ١٥ روزگی

 

 

گوش به زنگ بودن برای استقبال از بابایی : از ماه دهم شروع کردی

 

 

اولین نمایشگاه : نمایشگاه مواد ارگانیک در 11 ماهگی

 

 

اولین کلمات : بابا که بعضی وقتها  بع بع و بعضی وقتها ببویییی میگی و مامان که خیلی کم کاربرد داره و به به که در ماه ١٠ شروع به گفتن کردی

 

بای بای کردن و بوس فرستادن : از ماه ١٠ شروع کردی

 

  هنر های شما : لی لی حوضک و کلاغ پر و چشم چشم دو ابرو  که از ماه ١٠شروع کردی و عاشق دست زدن بعد از گفتن روشا که پر نداره خودش خبر نداره هستی و چشم چشم دو ابرو هم فقط بخش دو تا گوشش رو بلدی اشاره کنی

 

 

خوردن آب با لیوان : ١٠ ماه و ١٦ روزگی

 

 

دست دسی: ١٠ ماه و ١٦ روزگی

 

  

اولین یلدا : یلدای 91 در 10 ماهگی

 

 

اولین نذری : شب تاسوعا - محرم91  در 10 ماهگی

 

 

اولین کلاس : ١١ ماه و ٢٥ روزگی کلاس کودک و خلاقیت

 

 

 ورزش کردن : عاشق این کارتم که وقتی میخونم صبح که از خواب پا میشم مثل یه غنچه وا میشم کمی ورزش میکنم شما هم شروع به نشستن و ا شدن و تکون دستهات به نشونه ورزش هستی که از ماه ١١ شروع کردی

 

اولین غذایی که تنهایی خوردی: کوکو سیب زمینی در 11 ماهگی

 

 

اولین غذای ربی که خودت تنهایی خوردی : ماکارونی در اواخر 11 ماهگی

 

  

اولین کمک به مامان در نظافت خونه : 11 ماهگی

 

 

 

اولین تولد یکسالگی : تولد با تم  زمستونی

 

 

 

  

 عااااااااااااااااااااااااشقتیییییییییییییییییییییییییییییم

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

آناهیتا مامانیه آرمیتا
21 بهمن 91 17:25



مرسی
بهار
23 بهمن 91 10:56
سلام عزیزم
ممنون بابت مطالب جالب و عکسای خوشگلی که از روشا جون گذاشتی
من خیلی وقته دارم وبلاگتو میخونم ولی این اولین باره که نظر میدم
تعریف وبلاگتو واسه مامانم کردم و خیلی از سلیقت واسش تعریف کردم
منظورم تولد روشا جونه
خیلی جالب بود
امیدوارم همیشه خوشبخت در کنار هم زندگی کنید
بازم بهت سر میزنم آتنا جون

مرسی از شما دوست همیشگی و ناشناسمون که من رو با نظرات محبت آمیزتون شرمنده کردین و اشتیاقم رو برای ادامه این مطالب بیشتر کردین . منتظرتون هستم







مامان آناهیتا
23 بهمن 91 12:10
سلام نازنین
خیلی زیبا بود لذت بردم .



ممنون گلم
مامان بنیتا
23 بهمن 91 15:42
چه عکسای قشنگی خیلی زیبا بود


مرسی چشماتون زیبا میبینه
مهسا مامی کیارش
23 بهمن 91 16:01
الهی بگردم که اینقد نانازی هستی عزیزمییییییییییییییییییییییی جیگر طلااااااااااااا
عکسات خیلی خوشملن آفرین به تو دختر زرنگ و باهوش
عاشقتممممممممممممممم


مرسی عزیزم منم عاشق آقا کیارش خوشگلم
زهرا
23 بهمن 91 16:03
اولین هارامثل دخترزیباتون ،زیبانوشتی


مرسی لطف دارین
الناز
23 بهمن 91 19:17
خیلی عکسای قشنگی بوووود مخصوصا اون عکس کفشش و دالی کردنش هههههههههه


مرسی الناز جون
مامان ایسان
23 بهمن 91 23:58
عزیزم عاشقه تک تکه اولین هات شدم
این اولین ها تا به کجا که ادامه ندارد.....


تا هر جا که حوصله مامانی برای ثبتشون جواب بده
مامان کیان کوچولو
24 بهمن 91 23:43
خیلی جالب بود مامان جونش ..
خیلی ی ی آفرین


مرسی .