به مناسبت 22 ماهگی عزیزتراز جون
فرشته کوچولوی مامان،٢٢ ماهگیت مبارک.
پنجشنبه ٩ آبان برای اولین بار بردیمت خانه سلامت تا معاینه چشم برای سن ١ تا ٦ سال بشی خدا روشکر مشکلی نداشتی خیلی نگران بودم مخصوصا بچه ای که قبل از ما رفته بود چشماش مشکل داشت این خیلی نگرانم کرد ولی خدا روشکر خوب بودی و قرار شد هر ٦ ماه یکبار بریم.
هرروزبه عشق دیدن توآغازمیشودوشنیدن صدای مهربانت که آرامش قلبم راتضمین میکند
هر کجا برگی هست شور من می شکفد
مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن
این سنجاق روی سرت رو هم خودم درست کردم.
این تل روی سرت با گل روش رو هم خودم برات درست کردم
هفته پیش که دوباره دوتایی رفتیم پارک
یه خستگی در کردی و دوباره رفتی سرسره سواری
دخترم با گوشی موبایل خیلی قدیمی بابا محمد با دوست فرضیش داره صحبت میکنه
مامان باسا عس
عاشقتم وقتی پاهات رو این مدلی میکنی وورجک
این تل سرت رو پارسال زن دایی مریم موقعی که داشت به من طرز بافتش رو یاد می داد بافت.
این جای نشستن برای عکس رو خودت انتخاب میکنی یکبار اینجا گذاشتمت ازت عکس گرفتم دیگه بعد از اون هرموقع میگم روشا میخوام عکس بگیرم بدو بدو میری میشینی اینجا.
چند تا عکس هنری
نگاهت را قاب می گیرم. در پس آن لبخند. که به من. شور و نشاط زندگی می بخشد.
چیزهای جدیدی که تاالان یاد گرفتی و یادم هست رو برات مینویسم .
به باز کن میگی باس
وقتی میخوایم بریم جایی خودت میری لباسات رو میاری میگی پوشی یعنی برام بپوشون
وقتی میخوای بوسمون کنی میگی ایبَر اوبَر بعدش بالا و زیر گلومون رو مثلا قلقلک میدی
یه اخلاق خوبت که از بچگی داشتی و من عاشقشم اینه که اصلا آشغال خوراکی و میوه یا هر چیز دیگه ایی رو که میخوری زمین نمیریزی میگی آتال و میری سراغ سطل زباله حتی توی خیابون هم این کار رو نمیکنی شاید موقع خوردن خوراکیت چیزیش روی زمین بریزه ولی خودت به هیج وجه این کار رو نمیکنی وقتی آب هم میخوری خودت لیوانت رو میبری میزاری توی سینک.
از بچگی برات این لالایی رو میخوندم که گنجشک لالا، سنجاب لالا ،آمد دوباره مهتاب لالا و... خودت دیگه یه تیکه هاییش رو یاد گرفتی و میخونی و حتما موقع خواب میگی مامان لالا لالایی یعنی برام لالایی بخون.