روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

چیزی تا دو سالگی نمونده...

1392/10/14 16:06
461 بازدید
اشتراک گذاری

روز شمار بالای وبلاگت میگه فقط یکماه مونده که  روشای من  پا توی دو سالگی بزاره،  دو سالگی یعنی 2 تا بهار و 2تا زمستون و2 تا تابستان و 2 تا پاییز رو دیدی . این روزها بیشتر گذشته رو مرور میکنم به آنچه که توی این مدت گذشت به روزی که بعد از یکماه اومدیم خونمون تا زندگی سه نفرمون رو شروع کنیم یه حس مبهم یه حس ترس تمام وجودم رو گرفته بود ولی بعد از یک هفته تبدیل شد به یه حس غرور.  ترس به خاطر اینکه نمیدونستم چه کارهایی بلدم و چه قدر از بچه داری میدونم و غرور به خاطر اینکه بعد از یک هفته بدون کمک کسی خودم کارهات رو کردم وشیطونک 40 روزه رو خودم بردم حموم کاری که برای خیلی ها ترسناکه و سخته .  روزی نمیشه که با بابا در مورد شیرین کاریات حرف نزنیم و دلتنگ اون موقع ها نشیم و مثل همیشه بابا بعدش میگه از الانش لذت ببر که روزی هم دلتنگ الانش میشی. 2 سال هم روزهای سختی رو گذروندیم هم روزهای شیرین،  روزهای با ارزش و تکرار نشدنیت رو با گرفتن جشن با کسانی که دوستشون داشتیم ثبت کردیم و روزهای سختت رو با وجود بابا محمد تحمل کردیم و برای همیشه فراموش کردیم . 2سال لحظه به لحظه و روز به روز زندگیت رو نوشتم هر آنچه که مهم بود رو در موردش نوشتم با تاریخ و روزدقیق ،نمیدونم روزی حوصله میکنی همه اونها رو بخونی یا نه ؟! روزی که من و بابا وبلاگت رو بهت نشون میدیدم چه حسی خواهی داشت قصد دارم وبلاگت هدیه من و بابا برای شب عروسیت باشه چون فکر میکنم اون روز انقدر بزرگ شدی که بتونی حس مادرانه و پدرانمونو توی ورق ورق وبلاگت درک کنی .

این روزها شیرین حرف میزنی و دیگه کاملا متوجه منظورت و خواستت میشیم البته با لحجه زیبای کودکانه که دل همرو آب میکنه .

خیلی کتاب دوست داری و بهش میگی پیتا پیتا و از همه عاشق کتاب حسنی توی ده شلمرود هستی و بعضی قسمتهاش رو هم میخونی به شلمرود میگی دمرود ، حسنی نگو بلا بود ، باباش میگفت حسنی میای بریم عموم ، نع ، سرتو میخوای اصلاح کنی نع ، نه فلفلی نه عیلعیلی ، موی بلند روی سیاه و ناخن دراز باه باه باه

شعر جوجه جوجه طلایی رو هم اینجوری میخونی که جوجه جوجه للایی نوکت سرخ و ننایی تخم خود را نِنَشتی چه گونه بیرون دستی گفتا جایم نن بود دیوارش از دنگ بود دادم به خود یه تکان مثل رستم  پهلوان تخم خود را ننشتی این گونه بیرون دستی 

شعر یه توپ دارم رو هم اینجوری میخونی : یه توپ دارم عیلعیلیه سرخ و سفید و آبیه میزنم زمین هبا میره نمیدونی تا کجا میره من این توپ و نناشتی مشقامو خوب نِنشتی بابام به هم عیدیه یه توپ عیلعیلیه

به کشمش میگی میش میش . بعضی وقتها هم که میخوای صدام کنی میگی مامان آتی . هر چیزی که برای خودت باشه میگی دوشاسده از کنار پارک که رد میشیم میگه بازییِسته  . به اینطوریه میگی  ایدوریه به اینوری میگی اینبری به ماه تیسا میگی ماتسا

 هنوز کدبانویی و توی چیدن و جمع کردن سفره کمک میکنی ،همیشه موقع خواب میگی دَبش یعنی شب بخیر و دست  میدی و بوسمون میکنی ، هر چیزی رو که بهت میدم میگی میسی به عمه حمیده میگی همینه به عمه فرشته میگی اِشه به عمه میترا میگی میتا و به عمه مهناز میگی مَتا و به کسری میگی دَسا وقتی صدات میکنم میگی بله وقتی ازت چیزی بپرسم میگی آله و وقتی میگم آله نه میگی بله به بابا جون میگی باباچون و به مامان جون میگی ماما چون به خاله میگی عاله و دایی رو واضح میگی دایی.

 بعد از غذا الهی شکر رو میگی ولی یک جوری که دقیقا متوجه نمیشم ، هنوز دست و دلبازی و هر چیزی رو که داشته باشی به همه میدی و اصلا خساست نداری بعضی روزها بد غذا میخوری و با التماس و بازی میخوری ولی بعضی روزها خوب میخوری یعنی غذای خودمون رو خوب میخوری ولی غذای مخصوص خودت رو به زور میخوری ، عاشق دنت با طعم بیسکوییت هستی و هر روز یدونه میخوری ، روزی 3 دفعه فیلم عروسی مامان و بابا رو نگاه میکنی هر بار هم جوری نگاه میکنی که انگار بار اولِ که داری میبینی خیلی دقیق و بدون پلک زدن و بعدش میای دست منو میگیری که با هم برقصیم مثل مامان و بابا توی فیلم . کارها وشیرین زبونیات زیاده ولی فعلا همینا یادمه ولی دوباره برات مینویسم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

الهام مامان یسنا
14 دی 92 16:51
ماشالله روشا خانوم شیرین زبون ای جانم قربونت برم با شعر خوندنت. آتنا جون من که مردم از حسرت که یسنا حرف بزنه خیلی تنبله. عزیزم چه بامزه که فیلم عروسی مامان و باباش رو نگاه میکنه. یسنا هم عاشق فیلم های مراسمی که رفتیم اینقدر فیلم تولدش رو نگاه کردیم مردیم. آتنا جون خیلی فکر خوبی کردین برای کادو دادن وبلاگ روشا برای عروسی اش. خیلی قشنگه. وای چه عروسی بشه این دخملی خوشگل
آتنا مامانیه روشا یدونه
پاسخ
باهاش حرف بزن سی دی بزار و شعر و کتاب بخون من حتی موقع آشپزی و ظرف شستن هم برای روشا شعر میخونم . ممنون دوستم محبت داری
مامان بنيتا
14 دی 92 17:34
عزيز دلم پيشاپيش تولدت مبارك واي خدا كاراش مثل بنيتا ميمونه ديدن فيلم عروسي شعرهاي مورد علاقش بنيتا تا مياد پاي كامپيوتر ميگه سايت كودك بيار شعر جوجه طلايي رو خيلي دوست داره براي روشا يدونه خانوم
آتنا مامانیه روشا یدونه
پاسخ
ممنون سحر جون برای دوست خوبم و دختر خوشگلش
nice.design
15 دی 92 12:04
سلام آتنا خانوم عزیز با اجازه تون من الان چند تا از عکس های روشای عزیز رو به انتخاب خودم سیو کردم روشون طراحی انجام میدم و به زودی خبرتون می کنم امیدوارم راضی برگردین
محبوبه مامان الینا
16 دی 92 8:19
پیشا پیش دو سالگی روشای نازنین مبارک
آتنا مامانیه روشا یدونه
پاسخ
مرسی محبوبه جون چشم به هم زدیم دو ساله شد
مارال- مامان روشا
19 دی 92 0:00
خدا نگهدارشون باشه چشم بهم زدیم شد دوسالشون، همچین میگذره و نمیفهمیم چطور گذشت میبینیم یه صفر اومده جلوی سن الانشون و یه دختر جوان زیبا در کنارمونه راستی اگه دوست داشتنی یه ایمیل بده فایل تصویری موزیکال حسنی توی ده شلمرود رو برای روشا بفرستم
آتنا مامانیه روشا یدونه
پاسخ
دقیقا هعینطوره مارال جون . بابت شیر خشک هم خیلی محبت کردی میریم سراغش . توی موبایلم دارم فایلش رو دائم داره گوش میده