پارک تنهایی با عمه
دیروز عمه حمیده زنگ زد که بیاد دنبالت با هم برید پارک. منم
تندی حاضرت کردم این اولین باری بود که تنهایی بدون مامان و بابا میرفتی جایی
تا عمه بیاد طول کشید داشتی لباس و گل سرت رو در میوردی
در روباز کردم تا کمی بیرون رو نگاه کنی تا عمه بیاد چون حسابی کلافه شدی بودی و غر میزدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی