روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

اولین بیماری پاییزی

1392/7/23 15:25
568 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان از پنجشنبه که رفتیم کرج خونه عمو منصور به خاطر بادهای سرد کرج مریض شدی و جمعه و شنبه تب داشتی که خونه با استامینوفن اومد پایین ولی از دیروز سرفه هایی میکنی که با هرکدومش گلوی منم درد میگیره . دیروز رفتیم دکتر هم برای مریضیت هم برای چکاب ٢٠ ماهگیت .دیگه کاملا عاقل شدی از پله های مطب که میریم بالا متوجه میشی کجا داریم میریم ،همش به بابا میگفتی بریم بیرون . بابا هم رفت از  روزنامه فروشی جلوی مطب برات این کتاب رو خرید که دکتر بهت بده مثلا با هم دوست بشید .

به زور و گریه تونستیم اندازه هات رو بگیریم خیلی با دو ماه پیشت فرق نکرده بودی . انقدر از دکتر میترسی و مقاومت میکردی که دستیار دکتر موقع دراوردن لباست، بادیت رو  پارش کرد .آخر سر هم بابا وزنت رو اندازه گرفت.

یک هفته ای هم هست لب به غذا نمیزنی یعنی فقط روزی ٢ قاشق میخوری دیگه ترفندهای بخور بریم ددر ، بخور بهت ماست بدم، اگر بخوری میریم بازی،اگه نخوری میدم نی نی بخوره هم جواب نمیده . دکتر هم میگه اصلا بهش اصرار نکن وزنش نشون میده اندازه ایی که بدنش احتیاج داره میخوره ولی این دکترها همه چیز رو راحت میگیرن من کار خودمو میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

کنجد مامان
23 مهر 92 13:10
ای جوووووووووووووونم.تورو خدا گریشو نگاه


طفلکی بچم کلی گریه کرد سر این وزن گیری
مامان بنيتا
23 مهر 92 17:09
آخي عزيزم از چشماي نازت معلومه مريضي ايشالا زودتر خب بشي
تازه آتنا جون با اين مريضي همين وزنشونم كلي كم ميشه


خیلی بده تا میان کمی جون بگیرن یا دندون در میارن یا مریض میشن
الهام مامان یسنا
23 مهر 92 17:15
الهی قربونت برم عزیزم.

یسنا هم دقیقا همینجوری شده بود شب اول اینقدر تب داشت که با استامینفون پایین نمیومد من تا صبح پاشویه اش میکردم. گلوش هم درد میکرد هیچی نمیخورد فقط شیر میخورد. تازه حالا خلط و آبریزش بینی اش شروع شده. انشالله روشا جونم زود زود خوب بشه.

منم وقتی یسنا سرفه میکنه اینقدر حرص میخورم و اعصابم خرد میشه که نگو.

آتنا جون به دخملی غذاهای نرم و رقیق بده که گلوش درد میکنه راحت تر بخوره.



این روزها هر کسی رو میبینی مریضه این هوای دو پهلوی پاییز همرو مریض میکنه .
مرسی الهام جون از راهنماییت من این چند روزه همش بهش سوپ دادم و آب میوه چون خودش هم غذای سفت رو نمیخوره.

مارال - مامان روشا
23 مهر 92 22:23
آخی خاله جونم نبینم مریض بشی یه دونه ی مایی آخه عزیزم
دقیقن شکل سرماخوردگی روشا ی ما هم همینطور بود اول تب و آبریزش بینی بعد که فکر کردیم خوب شده سرفه ها شروع شد که مقارن شد با رفتن پیش دکتر جدیدش برای معده اش خلاصه فاطی شده بود همه چیز روشای ما که سرفه های شدید خشک میکرد و خلط داشت و باعث میشد بالا بیاره خیلی حالش بد بود یک هفته طول کشید اما امیدوارم یه دونه ما زود خوب بشه


مرسی خاله جونی
آخی عزیزم چه قدر بد مریضه روشای شما . خدا رو شکر روشا فقط یکبار بالا اورد دیگه با بوخور سرد و دارو و آب پرتقال و لبمو شیرین کمی حالش بهتر شد.خدا رو شکر
مارال - مامان روشا
23 مهر 92 22:27
خیلی جالبه چون شاهزاده خانوم هم دقیقن همون کارایی رو میکنه تو مطب که روشا یه دونه میکنه بساطی داریم موقع قد و وزن کردن یا معاینه که بیا و بین
دکترش کلی با عروسک باهاش بازی کرد و شکلات داد و برچسب رو دستش چسبوند اما فایده نداشت آخر دکتر و بابایی با زور و کلک وزنش کردن



همه بچه ها از دکتر میترسن تا به حال ندیدم کسی بگه بچه من توی مطب دکتر یا موقع معاینه آروم بوده دیگه طبیعته همه بچه هاست که به مرور رفع میشه. دکتر ها هم عادت دارن.
سمانه مامان آرشیدا
23 مهر 92 23:48
آخی عزیزم ایشاللا دیگه هیچ وقت مریض نشی و زودی خوب شی.
آرشیدا که کارشه از بدو تولد موقع اندازه گیری قد و وزن گریه میکرد. اگه یه بار گریه نکنه متعجب میشیم.
راستی مامانی تو اون شرایط چجوری یاد دوربینت افتادی و تونستی عکس بگیری.


مرسی عزیزم ان شا الله.
روشا از یکسالگی به بعد موقع معاینه اذیت میکنه قبل از اون خیلی خوب بود. دیگه دستیار دکتر خسته شد از اتاق رفت بیرون دکتر هم رفت داروهای روشا رو بنویسه ما هم بیکار بودیم دوربین هم دم دست یه عکس انداختیم.
جیران بخشنده
24 مهر 92 7:30
عزیز دلم خیلی ناراحت شدم الهی بمیرم ایشالا زود تر خوب شی فصل پاییز یه بدی که داره ایه که همه سرما میخورن


آخی جیران جون خدا نکنه ان شا الله 120 ساله بشی عزیزم . بله خیلی فصل بدیه نمیدونی چه لباسی بپوشی بری بیرون هر لحظه یه جوره
مامان ایسان
26 مهر 92 7:53
قربونت برم من اونشکلی گریه نکن دلم میشکنه اخه
چند کیلو روشا الان ؟تو عکسها که به نظر جسته خوبی داره با اینکه کم غذا میخوره




آخی عزیزم
الان 5/12 کیلو هست ولی چون هزار ما شاالله قدش نسبت به بچه های همسنش بلند تره کمی لاغر دیده میشه .
مثل هیچکس
27 مهر 92 18:11
غذا نخوردن بچه ها هم مشکل همه ماماناست .یه روز میخورن ده روز روزه هستن ولب نمیزنن .مکافاتی داریم ما .......


واقعا با هر یه گرم چاق شدن این بچه ها یه کیلو مادرها لاغر میشن
مریم مامان سلما
30 مهر 92 13:39
عزیزم قربون چشمات برم که معاومه مریضه آتنا جون درکت میکنم منم با غذا خوردن سلما مشکل دارم ولی دکتر میگه همهچیش عادیه


از نظر دکترها یک هفته غذا نخوردن هم عادیه برای بچه های مردم نظر میدن ببینم برای بچه خودشون هم همینجورین همشون بی مسئولیتن تا بچه یه چیزیش بشه بعدابه فکر میوفتن