روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

پارک دو نفره + سزمین عجایب

1392/2/30 14:55
309 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه با عمه مینا قرار گذاشتیم شما و نگار رو ببریم سرزمین عجایب . خیلی وقته میخوام ببرمت ولی بابایی میگه برای روشا مناسب نیست ولی بالاخره راضیش کردم و با عمه قرار گذاشتم ولی بعد از ظهر عمه زنگ زد گفت نگار مریضه و حالش خوب نیست نمیتونیم بیاییم و چون از صبح بهت گفته بودم میخوام ببرمت ددر ، نخواستم پیشت بد قول بشم برای همین حاضرت کردم و رفتیم پارک نزدیک خونه ، از اونجایی که سوار هر وسیله ایی که میشی دیگه پیاده نمیشی و با گریه پیادت میکنم و هزار ما شا الله انرژیتم زیاده و  من باید کفشهای آهنیم رو پام میکردم تا بتونم راحت دنبالت بدو بدو کنم زود خسته شدم و برگشتیم خونه ولی پنجشنبه بعد از ظهر با بابایی رفتیم سرزمین عجایب . از قطارش خوشت اومده بود ولی بازی های دیگه زیاد برات جذابیت نداشت فکر کنم از سر و صدای زیاد ترسیده بودی . خلاصه تجربه ایی بود دیگه

 

این بابا و پسر هم داشتن تمرین فوتبال میکردن وعروسک خانوم هم محو تماشا، هر از گاهی بابای پسر توپ رو مینداخت جلوی پات و میگفت پرتش کن و شما هم کلی کیف میکری به زور اوردمت این ور تا خدای نکرده توپ بهت نخوره

 

این نی نی مو فرفری هم اسمش آدرینا بود ، موقع سوار شدن صدامون کرد گفت پیش ما بشینید ما هم اطاعت کردیم و کمی تو مسیر قطار سواری با مامانیش و آدرینا دوست شدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان فاطمه و ترنم کوچولو
28 اردیبهشت 92 11:59
همش به گردش و تفریح خوشگل خاله چه ناز شدی قربون اون صندل خوشگلت


ممنون . لطف دارید . قابل دو تا ووروجک خوشگلمو نداره
مامان بنيتا
28 اردیبهشت 92 16:56
هميشه به گشت وگذار
چه خوب كه ماماني وبابايي به قولشون عمل ميكنن


مرسی عزیزم . دیگه از الان باید خوش قولی رو یاد بگیره بچه ها از ما همه چیز رو یاد میگیرن دیگه . ما هم سعی باید بکنیم بهترین باشیم اگر بتونیم
الهام مامان آوینا
28 اردیبهشت 92 19:34
سلام اتنا جوووووووووووووون دست گذاشتی رو داغ دلم... چیکار کنم دیگه بچه هستن نمیشه کاریش کرد اگه زیاد هم بهشون گیر بدی بگی نکن عصبی میشن... مخصوصا که اوینا خیلی من را گاز می گیره نمی دونم چرا؟ نمی دونم به خاطر دندونشه یا زیاد گیر دادن ... نمی دونم... افرین به شما که حوصله به خرج دادی و رفتی سرزمین عجایب... ولی واقعا اعتراف می کنم بچه داری کار سختیه... مخصوصا اگر بچه ات هم یکم شیطون باشه...


واقعا سخته . اصلا فکر نمیکردم اینجوری باشه فکر میکردم مثل شوهر داری هم لذت بخشه هم راحته هم دوست داشتنی ولی میمینم دوست داشتنی هست ولی واقعا طاقت فرساست