روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

هفته اول از ماه 19

ممکن است هنگامی که شما از کودک نوپا خود سوالی میکنید او با سرعتی که میتواند فرار کند یا با کشیدن جیغ شما او با عجله به عقب  برود در این سن کودکان نسبت به خطر بی اعتنا هستند بنابراین نیاز است شما مراقبت بیشتری انجام دهید و کودکان را نسبت به اتومبیل و دوچرخه و سگ محافظت نمایید . آنها بیشتر از قبل علاقه به پرسه زدن و راه رفتن دارند.   ...
20 شهريور 1392

روشا و مٍنا مٍنا

روشای مامان از یکسالگی به بعد منوی غذات عوض شد ولی هنوز فرصت نکردم درست کنم و بدم برای چاپ که بزنیم روی در یخچال ولی تصمیم گرفتم  رسپی غذاهات رو به صورت تصویری بزارم تا بعدا فایلش رو درست کنم . تا یکسالگی طبق برنامه غذایی روی کارت رشدت رفتار میکردم و حتی تا ١٤ ماهگی یک قطره آب نجوشیده بهت ندادم که بخوری ولی بعد از اون دیگه آب معدنی و آب بخچال هم بهت میدم و هنوز نوشابه و چای و قهوه و دلستر نمیدم پفک و چیبس هم زمانی که میریم پیک نیک برای اینکه خوش گذرونیت تکمیل بشه میدم .شکلات هم تا اونجایی که امکانش باشه نمیدم ولی وقتی زیادی اصرار کنی کوتاه میام. سوسیس و کالباس و ژامبون که به هیچ وجه توی خونمون پیدا نمیشه و همیشه پیت...
17 شهريور 1392

مهمونی خونه حورا فسقل

روز یکشنبه که همه دوستهای بابایی دور هم جمع شدیم قرار شد کادوی نی نی های تازه بدنیا اومده رو همونجا بدیم و خونه تک تکشون نریم ولی بعد از جلسه آقایون پدر ، تصمیم بر این شد تا زمانیکه عمو محمد اینا که از یزد اومدن تهران هستن خونه عمو حسین و خاله عاطفه برای دیدن حورا جون بریم و کادوشون رو اونجا بدیم . روز سه شنبه شام رفتیم خونه عمو حسین که فقط قرار بود با وجود نیم وجبیشون بهمون ساندویج بدن و جیز دیگه ایی درست نکن ولی بازم عاطفه جون کلی زحمت کشیدن. امروز دیگه محمد پارسا داداش ترنم و تبسم هم اومد بود و به قول بابا محمد روشا از ارشدی در اومد   دختر خونه دار من با جاروبرقی حورا کل خونشون رو جارو کشید ...
13 شهريور 1392

به بهانه 19 ماهگی

عروسک خوشگلم ١٩ ماهگیت مبارک چه قدر زود میگذره و چه به سرعت داری بزرگ میشی و با روز به روز بزرگ شدنت عاقلتر و شیرینتر میشی دیگه حرف زدنت و کارهات و دلبریات نقل هر مجلسی شده .امروز میخوام  از کارهای جدیدت برات بنویسم توی پستهای بعدی از شیرین زبونیات بازم مینویسم . چند روز پیش که خونه بابا جون بودیم بهت گفتم روشا عمه که اومد دست بده و بوس کن  گفتی چَش .  جدیدا یاد گرفتی هر کسی که از در میاد  میری جلو و دستتو دراز میکنی و یه ماچ خوشمزه از لپش میکنی مهدی پسر عمو داوود رو خیلی دوست داری موقعی که میریم خونه باباجون میری سر وقت میزی که عکس همه نوه های باباجون روش گذاشته شده  و عکس مهدی رو بر مید...
13 شهريور 1392

روشا و نی نی گوگولی ها

 عزیز دل مامان از وقتی خودت اومدی توی این دنیا دلت کلی برای دوست جونیای اون دنیایت تنگ شد برای همین یکی یکیشون رو خدا برات فرستاد که دیگه تنها نباشی اولین دوست جونیت که بعد از بدنیا اومدنش رفتیم دیدنش صبا خوشگلم ،نی نی عمو محمد رضا و خاله بهار ( دوست بابایی) بود که بهمن ٩١ بدنیا اومد اینجا صبا جونم ٥ ماهشه نی نی بعدی نائریکا ، نی نی عمه محبوبه و عمو شهروز ( دختر عموی بابایی) بود که اردیبهشت ٩٢ بدنیا اومد اینجا نائریکا نانازی ٣ ماهشه بعد از این نی نی ها میرسیم به جمع دوستهای بابایی که تقریبا هم زمان با هم ازدواج کردیم و به ترتیب بعد از بدنیا اومدنت یکی یکیشون بچه دار شدن ...
11 شهريور 1392

بدون عنوان

  «بسم الله الرحمن الرحيم» و ان يكاد الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزلِقُونَکَ بِاَبصارِهِم لَمّاسَمِعُوا الذِّکرَ وَ یَقُولُونَ اِنَّهُ لَمَجنُونٌ وَ ما هُوَ اِلّا ذِکرٌ لِلعالَمینَ ...
11 شهريور 1392

سالگرد عروسی عمو مائیل و زن عمو نمانه

 عروسکم ،  پارسال توی عروسی عمو ٧ ماهت بود و امسال ١ سال و ٧ ماهه و دیگه برای خودت خانومی شدی و میتونی از اون ماچ آبدارات برای عمو و زن عمو بفرستی عمو مائیل( اسمائیل) زن عمو نمانه ( سمانه)من و بابایی و مامانی براتون آرزوی خوشبختی میکنیم و مامانی بی صبرانه در انتظار گذاشتن عکس من در صدمین جشن سالگرد ازدواجتونه . ...
10 شهريور 1392

آخر هفته تابستونی

چهارشنبه برای شام دعوت بودیم خونه عمو داوود تا برسیم خونشون پشت صندلی با عمه مهناز نشسته بودی و همش ماه رو به عمه نشون میدادی میگفتی ما و یا با ماشینهای کنارمون بای بای میکردی خلاصه که از ترافیک سنگین همت چیزی متوجه نشدی و سرحال رسیدیم و تا آخر شب هم سوار ماشین ماه تیسا تا تونستی بازی کردی و کیف کردی. دوتاوروجکها برای شام ماکارونی خوردن و صورت نشسته دوباره مشغول بازی پنجشنبه صبح هم با بابا تصمیم گرفتیم بریم باغ پرندگان تهران، که درآخر طی یک همه پرسی هیچ کس باهامون نیومد و سه تایی رفتیم. به نظرم تلاش مسئولین برای ساخت باغ پرندگان تهران به طوری که برابری کنه با باغ پرندگان جاهای دیگه ...
10 شهريور 1392