روشا یدونهروشا یدونه، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

روشا هديه ای از سوی خدا

اولین های تکرار نشدنی

  این پست شامل همه اولین هات میشه اولین هایی که برامون خیلی مهم و با ارزش بود و دیگه تکرار نمیشه اولین جاهایی رو که رفتی ، اولین هدایا، اولین عید ها رو در پست های قبلی وبلاگت گذاشتم و دیگه تکرار نمیکنم . بعد از دو سالگیت به مناسبت هر ماهگردت یک پست کامل از اتفاقات اون ماه برات میزارم  و دیگه روز به روز و هفته به هفته مطلبی توی وبلاگت نمیزارم و بیشتر وقتم رو برای خود خودت و کارهای مهمی که تصمیم دارم انجام بدم میزارم . دیگه وقتشه که هر دومون بعد از دو سال، زندگی رو جور دیگه ایی تجربه کنیم و رنگ تازه ایی به زندگیمون بدیم و از زندگی مجازیت کمی فاصله بگیریم و درگیر واقعیت ها بشیم . اولین چرخش و غلت :    ٣ ماه و ١٤ روز...
21 دی 1392

مروارید بیستم

 جوونه زدن مروارید بیستمت و آخرین دندون شیریت  در پایان یکسالگی مبارکه عزیزم. دندان اول و دوم:            7 ماه و 5روزگی دندان سوم:                 7 ماه 13 روزگی دندان چهارم:               7 ماه و 19 روزگی دندان پنجم:                 8 ماه 24 روزگی دندان ششم:            &nbs...
17 دی 1392

چیزی تا دو سالگی نمونده...

روز شمار بالای وبلاگت میگه فقط یکماه مونده که  روشای من  پا توی دو سالگی بزاره،  دو سالگی یعنی 2 تا بهار و 2تا زمستون و2 تا تابستان و 2 تا پاییز رو دیدی . این روزها بیشتر گذشته رو مرور میکنم به آنچه که توی این مدت گذشت به روزی که بعد از یکماه اومدیم خونمون تا زندگی سه نفرمون رو شروع کنیم یه حس مبهم یه حس ترس تمام وجودم رو گرفته بود ولی بعد از یک هفته تبدیل شد به یه حس غرور.  ترس به خاطر اینکه نمیدونستم چه کارهایی بلدم و چه قدر از بچه داری میدونم و غرور به خاطر اینکه بعد از یک هفته بدون کمک کسی خودم کارهات رو کردم وشیطونک 40 روزه رو خودم بردم حموم کاری که برای خیلی ها ترسناکه و سخته .  روزی نمیشه که با بابا در مورد ش...
14 دی 1392

یه عالمه روشا

سلام به یدونه مامان ، بعد از مدتی با عکسهای قدیمیت اومدم. همه عکسهات رو با موبایل گرفتم چون بعد از اینکه دوربین رو شکوندی هنوز دوربینی که من و بابایی در موردش به توافق برسیم نخریدیم. این سندل ها رو مامان جون برامون خرید ولی شما اصلا مال خودت رو پات نمیکردی و میخواستی برای من رو بپوشی .برای همین مامان جون  برای شما رو برد پس داد.       خاله سمیه (دختر خاله مامان) برای بدنیا اومدن رادین که یکماه و نیم پیش بود مهمونی گرفته بود .     کسری (پسر دایی روشا) و روشا یدونه     رادین کوچولو 20 روزه   دو هفته پیش به خاطر تعمیراتی که خونمون د...
30 آذر 1392

اولین بارش برف -14 آذر92

روزهای پایانی پاییز چه زیبا تمام میشود و زمستان چه  با عجله  آغاز شد. من عاشق زمستانم  فصلی که در آن متولد شدم ، همسر شدم و شش سال بعد مادر شدم. این  اولين باري بود كه برف روشا  را میدید. تا یکسال و ١٠ ماه پیش برف بود و  روشا نبود و بعد از اون روشا بود و برف نبود یعنی جوری که به دلمون بچسبه نبود ولی امسال هر دو بودن ، پاک و سفید و زیبا  . این دو نعمت  خدا همدیگر را در آغوش کشیدن،روشایم تمام پاکی و معصومیتش را نثار برف کرد و در آخر  با قول دیداری دوباره برف را راضی به دل کندن کردیم.   هنوز برات دستکش نخریده بودم برای همین ...
20 آذر 1392

هفته 4 از 21 ماهگی

کودک نو پا   ممکن است به طور ناگهانی ایجاد یک ترس از چیزی خاص، مانند حشرات و یا آب را داشته باشد.  این ممکن است از یک حادثه واقعی بوجود آمده باشد. شاید روزی   یک عنکبوت بر روی بازوی او بوده و مغز کودک   به طور فزاینده ای    برای هفته ها به یاد داشته باشد.   نگران نباشید کارشناسان می گویند که ترس کودک نو پا و هراس در نهایت از بین میرود. در عین حال، راه های مختلفی برای کمک به مقابله ترس   کودک   وجود دارد. به عنوان مثال،   ارائه اطمینان : " من میدانم عنکبوت را دوست داری و آن را در دست گرفته و به او اطمینان دهید که خطرناک...
5 آذر 1392

مروارید 19

دندان نوزدهمت هم از بالا سمت راست دراومد در سن 1سال9 ماه و 20 روزگی دخترم این هفته قصد کردی که کل دندون شیریات رو دربیاری؟  یدونه دیگه دربیاری  20 تا دندون شیریت کامل میشه و دیگه هم خودت راحتی هم ما   مبارکه خوشگلم ...
2 آذر 1392